طرحی برای توسعه خواهي استان بوشهر

طرحی برای توسعه خواهي استان بوشهر
ابوذر زنگوئي نژاد

 

اين نوشته سعي بر آن خواهد داشت كه توجه مجريان و انديشمندان استان بوشهر را به عوامل موثر دراستان معطوف دارد.
در مورد اين كه مفهوم توسعه چيست، مباحث مختلف و تعاريف زيادي ارايه گرديده است. توسعه اقتصادي از 2 قرن پيش يعني زمان شروع انقلاب صنعتي (كه شايد ريشه ي آن به زمان رنسانس فكري در اروپا برگردد) توانسته است تاثيرات فوق العاده عميقي بر زندگي بشر، توليد و توزيع، صنعت، اطلاعات، تجارت، جمعيت وساير پديده هاي زندگي بشر بگذارد. برخي از طرفداران مكتب وابستگي دسترسي به توسعه را در گرو تغيیر رابطه ميان كشورهاي مركز و پيراموني مي دانند. اما به طور كلي مي توان گفت كه توسعه يعني فرآيند بهبود درماني علمي و فني، توليد و دگرگوني و بهبود در سطح زندگي، شرايط كار و نحوه مديريت نهادهاي سياسي، اجتماي و فرهنگي هنر كشور به طور بنيادي و اساسي و به صورت سيستمي و مجموعه اي در كنار هم مي باشد . توسعه فرايندي است با ابعاد مختلف و مجموعه اهداف گوناگون. اين ابعاد شامل جنبه هاي اقتصادي، اجتماي، سياسي و فرهنگي جامعه به معناي وسيع كلمه آن مي شود. از آن جايي كه ارزش ها به شرايط مطلوب و مورد نظر هر جامعه بستگي دارد و هيچ الگوي جهاني براي سنجش ارزش ها وجود ندارد، لذا از اين نظر مفهوم توسعه جنبه نظري و ارزشي داشته واز جامعه اي به جامعه ديگر و از زماني به زمان ديگر در حال تغييراست. اگر مقياس توجه خود را نسبت به توسعه از يك كشور كوچك تر كنيم، بدون ترديد توسعه در سطح استان هاي يك كشور مد نظر قرار مي گيرد. مطالبي كه در ادامه بيان مي شود با محوريت توسعه استان بوشهرنگارش شده است. بوشهر از دير باز شهري پر رونق بوده ولي در چند دهه اخير ركود در اكثر بخش ها بر استان بوشهر حكم فرما شده است. طبق آمارهايي كه در چندين سال گذشته از طريق وزارت كشور منتشر گرديده است، استان بوشهر به همراه چند استان ديگر جزو استان هاي توسعه نيافته يا بهتر بگوييم كمتر توسعه يافته بوده است.
توسعه، طرح و ضرورت بازسازي عوامل متعددي مانند عوامل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي رابه دنبال مي آورد. زماني كه مفهوم توسعه در استان مطرح مي شود، هيچ گاه نبايد توسعه سياسي مد قرار شود بلكه در سطح مقياس توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مد نظر مي باشد.
عده اي از صاحب نظران معتقدند كه شرايط اجتماعي و فرهنگي عامل ايجاد كننده توسعه اقتصادي است . گروهي ديگر عقيده دارند كه رشد اقتصادي عامل تعيين كننده رشد فرهنگي و اجتماعي است. به طور قطع و يقين مجموعه عوامل اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي بر فرآيند توسعه اثر مي گذارند و ناديده گرفتن هر يك از آنها مي تواند تاثير سويي بر روند توسعه اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي داشته باشد. بنابراين با اين ذهنيت، شرايط توسعه استان بوشهر را معرفي كرده وبه تجربه و تحليل يكايك اين عوامل پرداخته مي شود:
1- ديدگاه سيستمي
از ميان مجموعه عواملي كه براي توسعه استان بوشهر مطرح مي گردد، مهم ترين عامل داشتن ديدگاه و نگرش سيستمي در بين مديريت كلان و عالي استان مي باشد. دليل اين اهميت، همانا منتج شدن ديگر عوامل از عامل ياد شده است.
سيستم عبارت است از اجزای به هم پیوسته و مرتبط به هم كه به نحوي تنظيم گرديده اند كه در يك كل مجزاي از تك تك اجزا را به وجود مي آورند. ويژگي منحصر به فرد ديدگاه سيستمي، نحوه ارتباط اجزا با خود سيستم است. هر سيستمي از طريق دو نيروي متضاد تفكيك و ادغام شناخته مي شود. در يك سيستم وظايف تخصصي تفكيك مي شوند تا جايگزين الگوهاي كلي مبهم شوند. در همين زمان به منظور برقراري وحدت درون سيستم و هم چنين يكپارچگي بين اجزای تفكيك شده و تشكيل يك كل مستقل، هر سيستمي در كنار فرآيند تفكيك يك فرايند ادغام متقابل را نيز ايجاد مي كند. بنابراين هر سيستم به منظور مشخص نمودن قسمت هاي فرعي خود نيازمند به فرآيند تفكيك بوده و از طرف ديگر جهت حصول اطمينان از اين كه سيستم به عناصر مجزا كه ارتباطي با هم ندارند تقسيم نشده است، نيازمند به فرايند ادغام است. لذا در حالي كه سازمان ها و ادارات استان بايد با برنامه ها و قوانين وزارت خانه هاي متبوع خود هماهنگ باشند (فرايند ادغام)، بايد بتوانند براساس قوانين حاكم به كل به صورت تخصصي و مجزا براي رشد و توسعه استان در حوزه تخصصي خود، برنامه ريزي و اجرا نمايند (فرايند تفكيك) مهم تر اين كه بايد تمامي سازمان ها و ادارات استان بوشهر به صورت يك كل منسجم و واحد و با استفاده از حداكثر ظرفيت هاي استان براي رشد و اعتلاي آن برنامه ريزي نمايند (فرايند ادغام) سپس براساس اصل تفكيك در ديدگاه سيستمي، هر دستگاه و ارگاني به صورت تخصصي وظايف محوله را در راستاي توسعه استان به اجرا در آورند (فرآيند تفكيك) براي نمونه مديريت كلان استان فارس يا استان اصفهان از اجرا كنندگان ديدگاه سيستمي در عمل مي باشند. مديريت عالي اين استان بر اساس چارچوپ و برنامه هايي كه مركز تعيين مي كند براي استان هاي خود برنامه ريزي مي كنند و ثمره آن را مي توان امروز مشاهده نمود. بدون ترديد جهت توسعه استان به صورت پايدار و متوازن در ساير بخش ها، نياز به ايجاد يك هسته مركزي با حضور تمامي مديران و روساي رده بالاي سازمان ها و اداره كنندگان استان مي باشد. تا اين جمع به صورت يكپارچه و هماهنگ مسير برنامه ريزي بلند مدت را براي استان مشخص نموده و آن گاه هر يك از شركت كنندگان در اين هسته خود مسئول اجراي بخشي از برنامه ريزي ها از طريق سازمان يا اداره متبوع خود خواهند گرديد. در تصميم گيري گروهي، اطلاعات و دانش بيشتر و كامل تري وجود دارد. اطلاعاتي كه از منابع چندين نفر گرفته مي شود به گروه اين امكان را مي دهد كه بار اطلاعاتي تصميمات را سنگين تر كند. علاوه بر افزايش بار اطلاعاتي، گروه مي تواند در سطح ناهمگن و غير متجانس تصميم بگيرد. بدين وسيله ديدگاه هاي مختلف ارايه مي گردد. بنابراين راه حل ها و رهيافت هاي بيشتري مورد توجه قرار مي گيرد. مدارك و شواهد بيانگر اين است كه هميشه عملكرد گروه از بهترين فرد هم بهتر است بنابراين كيفيت تصميماتي كه گروه مي گيرد در سطح بالاتري است. سرانجام، گروه باعث مي شود كه راه حل بيشتر مورد قبول واقع شود. بسياري از تصميمات پس از اتخاذ مورد قبول واقع نمي شوند، زيرا افراد، آن ها را نمي پذيرند. اعضاي گروه كه در فرآيند تصميم گيري مشاركت مي كنند علاقه زيادي دارند تا راه حل هاي ارايه شده را مورد تاييد قرار دهند و ديگران را تشويق به پذيرش آن ها نمايند.
2- بافت و توانايي هاي فكري- سازماندهي مديريت کلان
اگر يك استان بخواهد توسعه پيدا كند بايد انتخاب كند و تصميم بگيرد. اين انتخاب و تصميم در كجاست؟ و از جانب چه بخشي از يك استان بايد تحقق پذيرد؟ سوابق نشان مي دهد كه اين انتخاب و تصميم از طريق مديريت عالي و كلان اتخاذ مي شود. همين كه مديريت سطح بالاي استان تصميم را گرفتند به طور طبيعي و منطقي مراحل بعدي آن را نيز بايد طي كنند. توسعه به صورت شبكه اي است كه نمي توان گوشه اي از آن را برگزيد و باقي مانده آن را رها كرد. توسعه جدي، اقدامات جدي مي طلبد. چه در استان هاي توسعه يافته و چه در استان هاي كمتر توسعه يافته، جهش و تحرك اصلي در توسعه و تداوم آن به طور پيوسته از آن مديريت كلان مي باشد. ابتدا قدرت فكري- بينشي مديريت عالي است كه تشخيص مي دهد و انتخاب مي كند و سپس تصميم مي گيرد. مردم چه بخواهند، چه نخواهند توسعه پيدا كنند نهايتا تصميم اصلي كه در قبال توسعه اتخاذ مي شود از جانب مديريت عالي خواهد بود. وقتي تصميم به توسعه گرفته شد، مديريت عالي از امكانات و قدرت فكري و سازماندهي خود براي تشريح حركت، بسيج نيروها و حمايت همه جانبه استفاده مي كنند.
بنابراين انتخاب كنندگان اصلي مديريت كلان در استان بايد سعي نمايند نفراتي را براي مديريت سطح بالا انتخاب نمايند که از بينش و توانايي مديريتي قوي و هم چنين فرهنگ توسعه برخوردار باشند. داشتن فرهنگ توسعه از سوي يك مدير موجب بالا رفتن تعهد فرد نسبت به توسعه استان و تداوم رويه در رفتار وي براي رشد و اعتلاي اين سرزمين مي گردد. حاكم شدن فرهنگ توسعه بر مديريت ارشد استان باعث فراگير شدن اين فرهنگ در سطح عموم مردم گرديده و چنين نگرشي بر رفتار تك به تك افراد استان حاكم مي شود. پس از حاكم شدن فرهنگ توسعه بر افراد، فرهنگ به افراد مي گويد كه كارها را چگونه انجام دهند و چه چيز اهميت دارد. بسياري از تحليل گران توسعه، يكي از علل مهم در سرعت و كيفيت رشد و توسعه استان هايي از قبيل فارس و اصفهان را بافت فرهنگي آنان دانسته اند. اصول فرهنگي اين استان ها، نيازهاي لازم فرهنگي توسعه اقتصادي را میسر ساخته است. در استان بوشهر ضمن اين كه مسئولان امر فرهنگ سازي، هيچ گاه نتوانسته اند فرهنگ اين استان را به خوبي بسط گسترش بدهند. بل كه همواره از طريق مهم ترين رسانه يعني تلويزيون فرهنگ اين مرزوبوم رابه صورت وارونه نمايش داده اند. مشخص نيست در چه زماني بوشهري ها چنين گويش و لباس هايي داشته اند.
3-علم گرايي
نهادي شدن علم بدون ترديد استدلال، مطالعه، تحقيق، بحث و گفتگو و انديشه و روحيه علمي را به دنبال مي آورد. توسعه كه به يك معنا به كارگيري صحيح نيروها مي باشد در سيستمي مفهوم پيدا مي كند كه تخصص به صورت اصيل در آن مطرح باشد و نظر تخصصي بر اظهارنظرهاي سليقه اي مقدم گردد. از ويژگي هاي جامعه علمي آن است كه منطبق عيني را جايگزين روش هاي ديگر مي كند. اگر هدف حركت از وضعيت فعلي به وضعيت مطلوب مي باشد بنابراين ابتدا بايد انديشه بهبود و بهتر شدن عموميت يابد و منطق بر رفتارها و تصميم گيري ها و ارتباطات حكومت كند. علم به انسان كمك مي كند تا از ذهن گرايي و تصحيح ناپذيري به سوي عينيات، محاسبه بهبود و تصحيح انتقاد پذيري حركت كند. توسعه ذاتا به دنياي عيني بيشتر توجه دارد. و علم هم از ابزار اين توجه را در اختيار انسان قرار مي دهد و او را به توجه به سيستم و كارايي مجهز مي نمايد.
1-3 هم انديشي با نخبگان و توسعه يافتگي
لغت نخبگان به معناي بزرگان، صاحبان فكر، شخصيت و توانايي هاي وسيع فكري و سازماندهي مي باشد. نخبگان به دو گروه کلی تقسيم مي شوند: نخبگان فكري و نخبگان ابزاري. نخبگان ابزاري صاحب قدرت سياسي و اقتصادي هستند و نخبگان فكري افرادي هستند كه انديشه و فكر و روش هاي بهينه و تئوري و آينده نگري و دور انديشي توليد مي كنند. اينان روش هاي عقلايي تحقق اهداف را مشخص مي كنند. در توسعه يكي از اهداف مهم، توانايي هاي فكري و سازماندهي نخبگان است كه يكي از اصول ثابت توسعه مي باشد. چون توسعه يافتگي نتيجه عمل و فكر افراد به صورت دسته جمعي است. به عبارت ديگر توسعه يافتگي را بايد هدايت كرد و بهترين افراد براي هدايت، نخبگان فكري و ابزاري هستند. بدون ترديد جهت توسعه و پيشرفت چشمگير در استان بوشهر، نياز به تشكيل شورايي متشکل از صاحبان قدرت و صاحبان فكر و تخصص مي باشد. و اين شورا را بايد، شوراي برنامه ريزي و توسعه استان بوشهر ناميد ( دربخش اول نيز به تشكيل چنين هسته اي اشاره شده است).
ايجاد اين تشكل تابع يك فرهنگ فوق العاده دور انديشانه در ميان نخبگان ابزاري استان بوشهر است. اگر نخبگان ابزاري سعي در ايجاد تشكل و همسويي ميان نخبگان فكري در سطوح مختلف علمي نمايند، بدون ترديد باعث خواهند شد كه نخبگان فكري تصوري خاص و انزوا گرايانه و بي تفاوت از استان براي خود داشته باشند و نخبگان ابزاري هم بدون نقادي، تصورات خود را از كار خود خواهند داشت كه اين امر به نفع و صلاح استان در دراز مدت نيست. حال اگر مسئولان ارشد مديريت اين استان حمايت نخبگان فكري اين منطقه را پشت سر خود داشته باشند، قدرت چانه زني آن ها در رابطه با مركز نشينان بيشتر خواهد گرديد.
2-3 مديران علمي
جايي كه توسعه يافتگي يك بحث انساني است و استعداد، توانايي و مهارت افراد متفاوت است بنابراين بايد بهترين، پيچيده ترين، كاراترين و متخصص ترين افراد وارد حوزه اجرائی توسعه شوند. اجراي توسعه يافتگي ارتباط مستقيم با مجري توسعه يعني مديران دارد. در استان ما به نظر اين گونه مي آيد كه دستگاه اجرايي و تصميم گيري هم فكر مي كند و هم عمل مي كند. اين امر في نفسه مشكلي نيست و بسياري از استان ها هم همين وضعيت را دارند. اما در استان ما بسياري از كساني كه فعاليت اجرايي دارند، متخصص نبوده و برخي نيز كه داراي تحصيلات دانشگاهي مي باشند فرصت انديشيدن را ندارند. اين افراد هر چند كه بعضا توانايي هاي خوب نظري هم دارند ولي زمان و فرصت لازم براي فكر كردن و پرداختن به فرايندها، آسيب شناسي، پيش فرض ها و فراز ونشيب هاي عملي توسعه يافتگي را ندارند. مديريتي ها مي گويند مديريت خوب كسي است كه بيكار باشد. بدون ترديد بايد حوزه فكر و انديشه از حوزه عمل قابل تفكيك باشد. اگر مديران متخصص بر جاي درست قرار بگيرند به چنين رويكردهايي اعتقاد راسخ خواهند داشت. تا به حال به اين موضوع فكر كرده ايد كه چرا مديران در استان هاي فارس و اصفهان بعد از چند سال سابقه مديريت در اين استان ها، مديران كشوري مي شوند ولي مديران در استان بوشهر نه تنها كشوري نمي شوند بلكه بعد از چند سال حتا در اين استان هم كمرنگ می شوند. در آن دو استان، همواره سعي مي شود تا مديران علمي و صاحب تخصص به كار گمارند و بعد از چند سال كه كارنامه موفقی در
آن حوزه تخصص خود به جاي گذاشت، آن مدير به مركز رفته و در آن جا صاحب مسند و قدرتي مي گردد. همين مدير در آينده براي گرفتن امتيازهاي بيشتر براي استان خود يك عامل كليدي و مهم محسوب مي گردد. در واقع مسئولان استان با انتخاب چنين مديراني براي تسريع رشد و پيشرفت استان خود آينده نگري به خرج مي دهند. در عوض در استان ما، مديران همواره با مصلحت هاي زيادي از جمله مصلحت هاي سياسي و بدون در نظر گرفتن رتبه علمي انتخاب مي شوند و به این ترتيب باعث مي گردد كه مديران استان بوشهر هيچ گاه نتوانند عملكرد موفقي داشته باشند و به مركز راه يابند. اين چنين مي شود كه استان ما همواره براي نداشتن نيروهاي با نفوذ و تاثيرگذار در مركز بايد هزينه پرداخت كند.
4- فرهنگ اقتصادي
يكي از مراكز ثقل توسعه كار و توليد است. كار و توليد توسط مردم انجام مي شود، جامعه اي توسعه مي يابد كه كار كردن و زحمت كشيدن در آن ها نهادي شده باشد. دقت در كار، قانون پذيري،عمل در حدود اختيارات، توجه به نظم و سازماندهي و مقدم شمردن اهداف جامعه بر اهداف گروهي و شخصي از جمله خصلت هايي هستند كه در كار اقتصادي نقش كليدي ايفا مي كنند و معمولا تحت عنوان فرهنگ اقتصادي مورد كنكاش قرار مي گيرند. در جوامع توسعه يافته، كار كردن و توليد كردن و در نهايت بهره برداري از زمان و امكانات از جمله ويژگي هاي فرهنگي هستند كه به صورت نهادي شده در خدمت اقتصاد قرار گرفته اند.
1-4 پرهيز از سياسي كاري
بدون ترديد هنگامي كه مفهوم توسعه در سطح يك كشور مطرح مي گردد. هم زمان توسعه سياسي، اقتصادي و فرهنگي را در بر مي گيرد. اما زماني كه توسعه در مقياس كوچكتر براي مثال يك استان (يك منطقه) از يك كشور مد نظر قرار مي گيرد، مراد از مفهوم توسعه، بيشتر توسعه اقتصادي و فرهنگي مي باشد. در اين استان نيز نبايد رفاه و آسايش اقتصادي و هم چنين فرهنگ سازي عمومي فداي سياسي كارهايي بي جهت و بي ثمره عده اي قراربگيرد. و لذا بايد با همدلي تمامي مسئولان مسير پيشرفت اقتصادي و فرهنگي استان را پيشبرد. در اين مورد نيز تحليل گران توسعه در ايران اعتقاد دارند كه آن چه باعث تسريع در رشد اقتصادي، اجتماعي، و فرهنگي استان هاي فارس و اصفهان شده است. پرهيز از سياسي كاري و توجه به مسایل اقتصادي، بلند مدت و كل نگرانه به جاي جز نگرانه در انتصابات و برنامه ريزي ها مي باشد. در مديريت و در ابتدايي كه يك مدير بر مسند رياست قرار مي گيرد با يك تجزيه و تحليل شكاف (gap analysis) انجام بگيرد. در واقع حاصل اين تجزيه و تحليل شناخت وضعيت موجود و تفاوت اين وضعيت با موقعيت مطلوب و مورد نظر (هدف) مي باشد. و آن گاه مي توان يك برنامه مدرن جهت حركت از وضعيت فعلي به وضعيت دلخواه ( اين برنامه مدون استراتژي نام دارد) تهيه كرد. با انجام اين تجزيه و تحليل مدير مي تواند بعدها عملكرد خود را به وضوح مشخص نمايد. چون مي تواند موقعيتي را يك سازمان تحويل گرفته است را بيان و اعلام كند كه تا چه اندازه سازمان را به هدف مورد نظر نزديك ساخته است. هم چنين مدير مي تواند با انجام اين فعاليت ابتدا ريشه هاي مشكل را شناسايي كرده و سپس در صدد رفع آن ها برآمده تا به وضعيت دلخواه دست پيدا كند.
در دوران مديريت قبلي استان بوشهر، پس از بررسي هاي فراوان مشخص گرديد كه استان بوشهر در نقطه اي قرار گرفته است كه در نقطه يا وضعيت مطلوبي نمي باشد. لذا آن مديريت ابتدا ريشه مشكلات را شناسايي كرد و با رفع آن ها تا حدودي زير ساختار هاي لازم براي حركت به سوي وضعيت مطلوب را فراهم و ردآورد. بدون ترديد بدون تعيين هدف و غايت فعاليت ها و بدون در نظر گرفتن استراتژي و راه و روش رسيدن مده آمده
به آن اهداف نمي توان انتظار داشت كه فعاليت ها و طرح ها دچار سردرگمي نشوند. مسير توسعه به مثابه مسابقه دو امدادي مي باشد كه هر نفر از اين تيم 4 نفره با در دست گرفتن چوب گروه خود، مسافتي از مسير را طي مي كند و در ادامه چوب را به نفر بعدي مي دهد تا او آن را به جلو هدايت كند. در حال حاضر نيز وظيفه مديريت جديد استان تشكيل فوري شوراي برنامه ريزي و توسعه استان بوشهر با حضور مديران قبلي، مديران فعلي و نخبگان فكري استان و با هدفي به نام توسعه استان بوشهر مي باشد. تا اين جمع با هم انديشي يكديگر و فارغ از بازي هاي سياسي، استراتژي ها و راه هاي رسيدن به اين هدف را مشخص كرده و با كمك خود اعضا استراتژي ها را در عمل پياده سازي نمايند.
2-4 استقرار صنايع بر پايه مزيت نسبي
بر اساس نظريه هاي اقتصادي، تجارت آزاد باعث شكل گيري توليد در كشورها بر پايه مزيت نسبي آنان مي شود. اين امر نيز منجر به تشويق توليد و صادرات كالاهاي خدماتي مي شود كه با توجه به منابع موجود در كشور با هزينه كمتر توليد مي شوند و واردات جايگزين توليدات داخلي كالاها و خدماتي مي شود كه در اين كشورها با توجه به منابع و امكانات موجود گرانتر توليد مي گردند. به عبارت ديگر برقراري تجارت آزاد منجر به شكل گيري نظام توليد كشورها بر پايه مزيت نسبي شده و به تبع آن از منابع موجود در كشور به نحو كاراتری استفاده خواهد شد. هم چنين در توجيه اقتصادي كاهش موانع تجاري مي توان گفت كه اگر كشوري موانع تجاري را كاهش دهد، منافع اقتصادي آن نه تنها به طرف هاي تجاري آن كشور مي رسد بلكه خود آن كشور نيز از اين كاهش منتفع مي شود. چون مصرف كنندگان اين كشورها به كالاهاي ارزانتر و بهتر دسترسي پيدا مي كنند و توليد كنندگان اين كشورها نيز تحت فشار رقابت كارايي بهتري پيدا خواهند كرد. بنابراين برقراری سيستم تجارت آزاد ميان كشورها باعث همبستگي بيشتر و ادغام سريعتر اقتصادي كشورها خواهد شد و جهاني شدن را تسهيل مي كند. در مقياس كوچك تر استان هاي يك كشور نيز بايد بر اساس مطالعاتي كه بر روي نقاط قوت و ضعف خود و هم چنين فرصت ها و تهديداتي كه براي هر يك از بخش ها وجد دارد، اولويتهاي توسعه بخش هاي مختلف را تعيين مي نمايند. در اين ميان استان بوشهر نيز بايد به مثابه استان هايي مانند فارس و اصفهان ابتدا يك مطالعه استراتژيك بر روي بخش هاي سه گانه كشاورزي، صنعت و خدمات انجام دهد. سپس براساس نقاط قوت و ضعفي كه در بخش هاي سه گانه براي استان وجود دارد و نيز با در نظر گرفتن فرصت ها و تهديداتي كه در هر يك از بخش هاي كشاورزي، صنعت و خدمات براي استان بوشهر به وجود مي آيد، اولويت هاي توسعه را در بخش كشاورزي، صنعت و خدمات مشخص نمايد. براي نمونه استان فارس تمام توجه و تمركز خود را بر روي چند اولويت محدود از بخش هاي سه گانه قرار داده است. در بخش كشاورزي مسئولان استان فارس سعي نموده اند كه با توجه به وفور انواع مواد غذايي، صنعت بسته بندي را در اين استان فعال نمايند. هم اكنون ما شاهد فعاليت شركت هاي متعدد لبنياتي، مواد غذايي و فرآورده هاي گوشتي در اين استان مي باشيم. اين استان به دليل دوري از دريا و نداشتن خط راه آهن هيچ گاه بر روي بخش صنعت سرمايه گذاري زيادي انجام نداده است. چون بدون ترديد سرمايه گذاري در اين بخش به دليل مهيا نبودن زير ساخت هاي لازم براي موفقيت اين بخش به نتايج مطلوب نخواهد انجاميد. اما مسئولان استان فارس بيشترين توجه خود را به سرمايه گذاري در بخش خدمات معطوف داشته اند. هم اكنون اين استان به عنوان قطب خدمات گردشگري و توريسم در منطقه محسوب مي گردد. مسئولان اين استان حتا بر روي توريسم پزشكي نيز سرمايه گذاري هاي عظيمي را انجام داده اند.
بدون ترديد استان بوشهر نيز بايد اولويت های توسعه را در بخش هاي سه گانه كشاورزي، صنعت و خدمات شناسايي كرده و به صورت تخصص فقط بر روي بخش ها و حوزه هايي از بخش ها متمركز گردد كه داراي مزيت نسبي نسبت به ديگر استان ها مي باشد. اين كه اولويت هاي توسعه در بخش هاي سه گانه چيست خود مستلزم انجام مطالعات عميق و ميداني مي باشد. ولي آن چه كه بدون مطالعه مشخص مي باشد، اين استان مي تواند در بخش كشاورزي بر روي محصولاتي نظير خرما تمركز ويژه داشته باشد. در بخش صنعت نيز استان ما به دليل سرشار بودن از منابع عظيم نفت و گاز كه خود منبع قدرت محسوب مي گردند، بايد بر روي استقرار صنايع انرژي بر متمركز گردد. در بخش خدمات بدون شك استان بوشهر با دارا بودن مرز مشترك فراوان با آب هاي نيلگون خليج هميشگي فارس مي تواند قطب توريسم و گردشگري محسوب گردد. چرا استان بوشهر نباید در ایام نوروز برای جذب بیشتر گردشگر،
آگهي تلویزيوني و تبليغاتي داشته باشد؟ متاسفانه در زمينه برنامه ريزي براي اولويت هاي توسعه استان تاكنون هيچ كار جدي و مستمري انجام نگرفته است.
3-4 آينده نگري در رابطه با فعاليت هاي اقتصادي استان
يك اصل ساده ولي بسيار مهم در مديريت اين است كه يك مديرهنگامي كه شروع به انجام يك فعاليت مي نمايد بايد همواره به گونه اي تصميم بگيرد كه امكان توسعه در جهات مختلف براي اين فعاليت امكان پذير باشد. چند وقت پيش شنيدم كه قرار است يك هتل 4 ستاره و هم چنين يك ورزشگاه پانزده هزار نفري در شهر بوشهر احداث گردد. در همان زمان به سرعت اين سوالات به ذهنم خطور كرد كه چرا هتل4 ستاره؟ چرا ورزشگاه پانزده هزار نفري؟ چرا بايد در اين استان هنوز ديدگاه كوتاه مدت حاكم باشد؟ مسئولين امر بايد به اين موضوع فكر كنند كه مي بايست با ساخت يك ورزشگاه بزرگ و مجهز مي تواند نظر مساعد فدراسيون هاي مختلف ورزشي را براي برگزاري اردوهاي تداركاتي خود در اين استان جلب نمايند. براي مثال تيم ملي فوتبال ايران در هر سال حداقل يك يا دو بار با تيم هاي عربي مصاف خواهد داشت. بدون ترديد با داشتن امكانات ويژه اي براي ملي پوشان مي توان يك هفته قبل از بازي آن ها را به اين استان آورد. در اين صورت هم هزينه هاي انجام شده براي ساخت ورزشگاه بازپرداخت مي شود و هم بوشهر در سطح ملي برجسته مي گردد و اين خود باعث مسافرت عده اي به اين استان در ايام تعطيل مي گردد.
مسئولين اين استان بايد متوجه باشند كه همواره منابع به جايي مي رود كه منبع وجود داشته باشد، ثروت به جايي مي رود كه ثروت وجود دارد. و فرزند كسي درس مي خواند كه خودش درس خوانده باشد. بنابراين براي بزرگ بودن باید ابتدا اسباب بزرگی را مهیا ساخت. بدون تردید با ساخت یک ورزشگاه 15 هزار نفري عادي نمي توان انتظار داشت كه ميزباني اردوهاي تداركاتي تيم هاي ملي را به دست آورد. نمي توان انتظار داشت كه با ساخت هتل 4 ستاره و نداشتن مراكز تفريحي اقامتي و خريد بزرگ و مجهز، بتوان ميزبان مسافران و گردشگران داخلي و خارجي بود و رونق اقتصادي را در اين استان انتظار كشيد.
در اين جا فرصت را مغتنم شمرده و پیشنهادی را مطرح مي كنم. هم اکنون شاهد عمليات لوله گذاري خط انتقال گاز به شهرستان هاي استان بوشهر مي باشيم. امروزه گاز يك منبع قدرت براي دولت ها محسوب مي گردد و استان ما نيز داراي بيشترين منابع گاز در كشور مي باشد. براي اين كه هر مسافري كه به اين استان سفر مي كند و بداند به يكي از گاز خیزترین مناطق دنيا سفر كرده است بسيار جالب مي باشد در يكي از ميدان هاي اصلي هر يك از شهرهاي استان بوشهر يك مشعل گاز همواره روشن باشد. اين كار جنبه توريستي بسيار بالايي دارد و در خيلي جاها نقل خواهد شد كه در شهرستان هاي استان ايران به نام بوشهر، مشعل هاي گاز 24 ساعته روشن مي باشند و اين خود باعث غرور هميشگي براي مردم استان خواهد بود.
در پايان بايد بيان داشت كه استان بوشهر داراي ظرفيت بالقوه فراوان، براي اجراي طرح هايي از اين دست مي باشد. اما براي اين كه بتوان مسير توسعه را به درستي انتخاب كرد و آن را پيمود، بي درنگ بايد شوراي برنامه ريزي و توسعه استان فعال گرديده و با در نظر گرفتن هدفي به نام توسعه استان بوشهر استراتژي و راه و شيوه رسيدن به اين هدف را با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف استان تعيين نمايد. در حال حاضر استان بوشهر داراي يك فرصت تاريخي جهت توسعه و پيشرفت مي باشد. اميدوارم كه مسئولين كنوني مديريت اين استان بتوانند آن را در مسير توسعه خود، گامي به جلو ببرند. به اميد روزي كه مشعل هاي گاز در ميدان هاي اصلي هر يك از شهرستان هاي استان بوشهر، نشان دهنده مرزهاي اين استان باشند.

гис-технологии
ткани для вышивания