منوی اصلی
تو بلکمی یا مو- سید جعفر حمیدی
- نمایش از دوشنبه, 07 ارديبهشت 1394 10:36
- دسته: ادبیات فولکولور
- بازدید: 1595
ديگروز دلم اشکوندی و ديرم گرفتی
شعر جدايی خواندی و ديرم گرفتی
شو ، نصپ شو مثل کوکويسو ناله کردم
هر شو، تنم لرزندی و ديرم گرفتی
از گريه، مرزنگ دو چيشم واز نميشه
اشک چيشام خشکاندی و ديرم گرفتی
از بسکی اشک داغ رختم ری گلپام
تا جيگرم برشندی و ديرم گرفتی
مثل پشنگه او که می پاشن ری بلتش
تش تو دلم پاشوندی و ديرم گرفتی
مين سرم، بسکی تروندم دونه دونه
انگار مينام ترزندی و ديرم گرفتی
سنگم زدی، هيچی نگفتم دس آخر
خين تو دلم پشکندی و ديرم گرفتی
امشو درنگه بر لبم خشکيده از غم
دس و دلم کرچندی و ديرم گرفتی
انگار خرنگ تش نهادی زير پهليم
زونيم تو تش پلکندی و ديرم گرفتی
تو بلکمی يامو، بپرس از اهل بوشر
آخر خونه م رمبندی و ديرم گرفتی
واژه نامه شعر محلی تو یا مو از سید جعفر حمیدی
ديگروز= ديروز
اشکندی = ش****تی. از مصدر اشکندن
ديرم گرفتی = از من دوری کردی
شو = شب
نصپ شو = نصف شب
کوکويسو = کاکايوسف – نام محلی قمری است که با آوازی شبيه ناله می خواند و برای ناليدنش افسانه ای در بوشهر رواج داشته است
مرزنگ = مژه چشم
دو چيشم = دو چشمم
واز نميشه = باز نميشود
گلپام = گونه هايم – گلپ = گونه ، لپ
برشندی = از مصدر برشندن به معنی سرخ کردن و برشته کردن
پشنگه = قطرات آب که پاشيده می شود
ری = بر وزن فی = روی
بلتش BELTASH = خاكستر
تش = آتش
پاشوندي = پاشيدي، ريختي
مين = مو
بسكي = از بس كه
تروندم = از مصدر تروندن = با دست كشيدن
انگار ONGAR = مثل اينكه ، گويا
مينام = موهايم
ترزنديTERZONDI = از مصدر ترزاندن = روي آتش سوزاندن يا سوختن
بلكم BOLKOM = بلكامه، خودخواه
يا مو = يا من
رمبندي = از مصدر رمبانيدن = ويران كردن ، خراب كردن
شاعر: سید جعفر حمیدی
نمیترسم!!! سید جعفر حمیدی
- نمایش از یکشنبه, 30 فروردين 1394 10:52
- دسته: ادبیات فولکولور
- بازدید: 2975
مو از بَمبک نمی ترسُم مو از کلبوک می ترسم
نه از مارو نه از عقرب ز دیماروک میترسم
نمی ترسم نه ازگُنج و نه از موری نه از پخچه
نه از رشک و نه از نِزگ ونه از نیتوک می ترسم
نه از دیوار رُمبیده نه از سَقف گِلُمبیده
نه از شاخک. نه از تله. نه از خِفتوک می ترسم
نه از کرکاب مادر زن. نه از فیت برادرزن
نه از جاروف خواهر زن. ز قارقاروک می ترسم
نمی ترسم نه از غُمبه نه از لُنده نه از مُنگه
میون هیرو ویر امّا. زلُه پرتوک می ترسم
نه از سوس و نه از پیسو. نه از هر آدم فیسو
نه از گبگو. نه از لُقمه نه از زَهروک می ترسم
نه از فیکه. نه از لیکه. نه از قدقد. نه از قیقه
نه از شوپر. نه از کُمتَر. نه از پیلسوک می ترسم
نه از غول و نه از غولک نه از زخم و نه از کورک
نه از بوم و نه از ناکو نه از سنبوک می ترسم
نه از طعنه نه ازر کُچّه نه از بهتون نه از تهمت
مو از حرف حرفک هر آدم مشکوک می ترسم
قسم بر لنگوته جاشو، چيش کور منجله ماشو
که تا جيب گدا پر گشت از مسکوک می ترسم
خدايا بندر بوشهر را از غم رهايی ده
که از تحلی غم مثل خيار تحلوک می ترسم!
بمبک= کوسه ماهی
کلبوک = مارمولک کوچک
ديماروک = مارمولک بزرگ
گنج = زنبور
رشک = تخم شپش
نزگ = تخم شپش
نيتوک = نوزاد شپش
موری = مورچه
پخچه = مگس
رمبيده = ويران شده
سفق = سقف
گلمبيده = سوراخ شده
خفتوک = نوعی تله
کرکاب = کفش چوبی
فيت = مشت
غمبه – لنده – منگه = غرغر کردن ، بداخلاقی
هيرو وير = در اين اثنا، در حين
له پرتوک = هل دادن
سوس = نوعی ماهی غير خوراکی دريايی
پيسو = دلفين
فيسو = متکبر
گبگو = خرچنگ
لقمه = سفره ماهی
زهروک = زنبور دريايی که گزيدن آن دردناک است
فيکه = سوت زدن
ليکه = فرياد زدن
قدقد – قيقه = صدای مرغ و خروس
شوپر = شب پره
کمتر = کبوتر
پيلسوک = پريسوک ، چلچله
جيجوق = بچه قورباغه – نوزاد قورباغه
کربک = قورباغه
شنيوک = بچه خرچنگ
کوگ = کبک
کوکر = کبک انجير
خردل – پيدم – پندوک = سه پرنده کم جثه حلال گوشت
مشکو – ماشو – گرگو – زاغو = نام بچه بخاطر تبرک و جلوگيری از چشم زخم البته نام دوم و غير شناسنامه ای
چيش بندوک = چشم بندی
ماشو = ماشاءالله – نام مرد
بوم – ناکو – سنبوک = نام سه نوع کشتی
کچه = طعنه
لنگوته = لنگ دور کمر
کورمنجله = تراخمی
تحلی = تلخی
خيار تحلوک = حنظل، هندوانه ابوجهل