جايگاه استان بوشهر در صنايع نفت ، گاز و پتروشيمي ايران در عصر دانايي محور

جايگاه استان بوشهر در صنايع نفت ، گاز و پتروشيمي ايران در عصر دانايي محور
دکتر رضا آذين

 

نام ايران به عنوان اولين کشور واقع در منطقه ي خاورميانه که در 98 سال پيش به نفت رسيد در تاريخ جهان ثبت شده است. اين کشف مهم که باعث تحولات مهم و پيچيده ي اقتصادي، سياسي، اجتماعي ايران در سال هاي بعد از آن شد، با رايزني هاي "آنتون کتابچي" با سرمايه دار معروف انگليسي، "ويليام ناکس دارسي" آغاز شد. "نتايج فعاليت هاي کتابچي تبديل به کسب و کاري در سطح جهاني گرديد که ابعاد تاريخي پيدا کرد و معامله اي که صورت گرفت، عصر نفت را در خاورميانه بنيان گذارد و سرانجام آن منطقه را به صورت مرکز اهداف و نيات سياسي و بين المللي در آورد و به خود ايران نيز اهميت و برجستگي ويژه اي بخشيد که از زمان امپراتوري هاي پارسيان و اشکانيان بي سابقه بود ". با عقد قرارداد ميان "دارسي" و دولت ايران، عمليات اکتشاف نفت به طور رسمي از سال 1279 شمسي آغاز گرديد. اولين نشانه هاي نفت در چاه حفر شده در منطقه "چاه سرخ" در غرب ايران ديده شد، ولي با قطع جريان از اين چاه، عمليات در اين منطقه متوقف گرديده، وسايل و ادوات به جنوب غرب (منطقه شردين و بعداً ميدان نفتان) در مسجدسليمان حمل شده دور جديد عمليات آغاز گرديد. بالاخره پس از چهار سال تلاش شبانه روزي و در شرايطي که از يک سو دستور سرمايه گذاران انگليسي و اسکاتلندي حامي پروژه مبني بر توقف عمليات و جلوگيري از صرف هزينه بيشتر در راه بود و از سوي ديگر تنها دو روز به پايان مهلت اعتبار امتيازنامه ي اعطايي شاه ايران به "دارسي" باقي مانده بود، فوران نفت از چاه مسجدسليمان در سحرگاه 5 خرداد 1287 شمسي آغاز شد. به اين ترتيب، نام هاي "کتابچي"، "ايران"، و "مسجد سليمان" در تاريخ صنعت نفت جهان ماندگار شد. گويي تقدير چنين رقم زده بود که "خرداد" همواره مبداء تحولات در ايران باشد و خطه ي جنوب ايران، پذيراي تحولات صنعتي جديد گردد. شايد اگر تأخيرات زماني رايج آن روز در ارسال مراسلات نبود و ابزارهاي امروزين فناوري اطلاعات در دسترس مي بود و دستورات با سرعت بيشتري به "جرج رينولدز"، مهندس انگليسي و مدير عمليات حفاري در ايران مي رسيد، اکتشاف نفت تا ساليان متوالي به تأخير مي افتاد و چه بسا عمليات در ايران به کلي متوقف مي شد تا وقتي ديگر که سرمايه دار ديگري، امتياز جديدي را از پادشاهي دريافت مي نمود و کار را دنبال مي کرد. به هر حال، صنعت جديد شکل گرفته در ايران مبداء بسياري از جنبش ها و خيزش هاي جامعه ي ايران گرديد و نقش مؤثر و تعيين کننده در گذرگاه هاي حساس ايفا نمود. ***
حيات صنعت نفت ايران در خوزستان آغاز شد، اما در محدوده ي اين استان باقي نماند. به موازات پيشرفت فناوري و اکتشافات منابع جديد انرژي، نياز صنعت نفت به صادرات، گسترش صنايع ساخت مصنوعات مشتق از نفت (پتروشيمي) همچنين اکتشاف و گسترش کاربري گاز طبيعي به عنوان جايگزين نفت، نقش استان بوشهر در اين صنايع روز به روز پر رنگ تر شد. به طوري که امروز استان بوشهر به دليل دارا بودن موقعيت استراتژيک در خليج فارس و ذخاير هيدروکربني (نفت خام و گاز طبيعي) در خشکي و فراساحل، داراي اهميت فوق العاده اي در بخش نفت، گاز و پتروشيمي در سطح کشور مي باشد. وجود ميادين نفتي در مناطق خشکي و فراساحل، احداث تأسيسات شاهراه خطوط لوله و تلمبه خانه انتقال نفت صادراتي در بندر گناوه، همچنين اسکله هاي صادرات نفت خام در جزيره ي خارگ موجب شده تا استان بوشهر از نيم قرن پيش تا کنون به عنوان يک نقطه ي اصلي و حياتي توليد و صادرات نفت خام فعاليت نمايد، به طوري که عمده نفت خام توليدي در مناطق خشکي و فلات قاره ي استان هاي خوزستان، کهکيلويه و بويراحمد و بوشهر از طريق خطوط لوله به بندر گناوه منتقل مي شود و از آن جا به جزيره ي خارگ جهت بارگيري و صادرات ارسال مي گردد. علاوه بر اين، عمده ميادين نفت سنگين کشور که با کاهش ذخاير متداول نفت در کشور، پتانسيل مناسبي جهت توليد در آينده به شمار مي روند، در مناطق خشکي و فراساحل استان بوشهر واقع شده است. به موازات توليد و صادرات نفت خام، استان بوشهر داراي بيشترين ذخاير و تأسيسات فراوري و انتقال گاز طبيعي در کشور مي باشد. ميادين گازي نار، کنگان، پارس شمالي و پارس جنوبي که جملگي در استان بوشهر واقع شده است، بيش از 70% ذخاير گاز طبيعي کشور را در خود جاي داده است. با توليد گاز از پالايشگاه هاي گاز فجر در شهرستان جم و فازهاي 1 تا 5 پارس جنوبي در بندر عسلويه، سهم استان بوشهر در تأمين گاز طبيعي مصرفي کشور به 70% رسيده است و با تکميل عمليات ساخت و شروع بهره برداري از فازهاي بعدي پارس جنوبي، اين سهم در آينده به بيش از 80% بالغ مي شود. در کنار تأسيسات مربوط به نفت و گاز، تأسيسات صنعت پتروشيمي در استان بوشهر از حدود 4 دهه پيش در استان بوشهر احداث گرديده است. نخستين واحد پتروشيمي استان در جزيره ي خارگ و در کنار کارخانه ي فلات قاره ي اين جزيره تأسيس گرديده است. همچنين، کارخانه ي NGL در بندر ديلم در استان بوشهر در شرف بهره برداري است. علاوه بر اين، در سال هاي اخير به موازات توسعه ي ميدان گازي پارس جنوبي، احداث 5 مجتمع پتروشيمي در منطقه ويژه ي اقتصادي انرژي پارس (بندر عسلويه) استان بوشهر در برنامه ي کاري شرکت ملي صنايع پتروشيمي قرار دارد.
به طور خلاصه، ذخاير، تأسيسات و کارخانجات صنايع نفت، گاز و پتروشيمي در تمامي مناطق استان يوشهر از شمالي ترين نقطه (شهرستان ديلم) تا جنوبي ترين نقطه (شهرستان کنگان) گسترده شده است. با اين وجود، در تمام سال هاي گذشته تا پيش از آغاز دهه ي80 شمسي، نام اين استان هرگز در حد و اندازه ي لازم مطرح نبوده و اين استان همواره در سايه ي نام هاي بزرگي چون خوزستان و فارس قرار داشته و نتوانسته در حد لازم عرض اندام کند. همچنين، بسياري از امور فني و پشتيباني مربوط به صنايع نفت، گاز و پتروشيمي مستقر در استان بوشهر از طريق ساير استان ها هدايت مي گرديد (و امروز نيز وضعيت کمابيش مثل سابق است). به بيان ديگر، نام مناطقي نظير خارگ، جم، کنگان، بهرگان مانند جزايري جدا و منفک از نام استان بوشهر در مجموعه ي وزارت نفت شناخته شده بود. اين در حالي است که همه ي اين مناطق در اين استان واقع شده اند و اين استان بوشهر است که داراي موقعيت استراتژيک در زمينه ي صادرات نفت خام مي باشد، قطب صنعت گاز کشور محسوب مي شود و يکي از قطب هاي مهم صنايع بالادستي نفت و صنعت پتروشيمي در کشور به شمار مي آيد.
با وجود فعاليت صنعت نفت در استان بوشهر از حدود نيم قرن پيش تا کنون، در سال هاي اخير به واسطه ي فعال شدن عمليات صنعتي در منطقه ي ويژه ي اقتصادي- انرژي پارس جنوبي در منتهي اليه جنوبي استان بوشهر که سهم فراواني در تأمين منابع درآمدي کشور (در زمينه ي نفت و گاز و پتروشيمي)، اشتغال زايي و رفع بيکاري درسطح ملي (به ويژه نيروي انساني تحصيل کرده) و جذب شرکت هاي متعدد داخلي و خارجي داراي تخصص هاي متنوع دارد، حجم و سرعت فعاليت هاي صنايع نفت، گاز و پتروشيمي در اين استان بسيار بيش از گذشته شده است. اين واقعيت در کنار افزايش شمار دانش آموختگان استان، تلاش سازنده ي برخي مديران ارشد و نمايندگان استان که منجر به گسترش سطح آگاهي عمومي و بالا بردن سطح مطالبات در استان شده است، به تدريج به استان بوشهر هويت تازه اي بخشيده است.
در پرتو همين تحولات، برخي از مواردي که ده سال پيش به عنوان سقف مطالبات منطقه اي از حکومت در بخش نفت، گاز و پتروشيمي به شمار مي رفت و اميد چنداني به تحقق آنها نبود، امروز حتا به عنوان کف مطالبات نيز به حساب نمي آيد. قدر مسلم اين که تحولات انجام گرفته در استان را در اين زمينه ها بايد به عنوان نقطه ي شروع قلمداد نمود و اهداف بزرگ تر و مهم تري را دنبال نمود که ادامه ي حيات و نقش آفريني استان را در اين بخش تضمين مي نمايد. ايجاد زمينه هاي لازم براي مديريت فني، تدارکات و پشتيباني صنايع نفت، گاز و پتروشيمي در مرکز استان بوشهر يکي از نيازهاي ضروري و اساسي در زمينه ي ارتقاي نقش آفريني استان در اين حوزه به شمار مي آيد. از سوي ديگر، تا به امروز، توليد دانش و تحقيق و توسعه در صنايع نفت، گاز و پتروشيمي به موازات گسترش واحدهاي عملياتي اين صنايع در استان بوشهر از رشد لازم برخوردار نبوده و به طور جدي مورد توجه واقع نشده است. اين در حالي است که امور ياد شده از لوازم اساسي توسعه ي پايدار براي هر منطقه در عصر دانايي به شمار مي رود و پيشرفت هر منطقه اي در گرو محوريت دانش در امور عملياتي مي باشد. در همين راستا، تعامل سازنده ي استان با صنايع نفت، گاز و پتروشيمي در گرو تقويت نيروي انساني استان در رفع نيازهاي فني، پشتيباني و خدماتي مورد نياز اين صنايع مي باشد. بنابراين، چنانچه امروز توجه به زيرساخت هاي مورد نياز عصر دانايي (دانشگاه ها، مراکز تحقيقاتي، دهکده ي دانايي، مراکز رشد علم و فناوري، پارک هاي علم و فناوري) توجه جدي شود و جذب و نگهداري نيروهاي متخصص در دستور کار مديران استان قرار گيرد و برنامه ي مناسب به منظور توسعه با محوريت دانش تدوين و اجرا گردد، مي توان در آينده شاهد شکوفايي روزافزون استان بوشهر در سطح کشور و خاورميانه بود. توجه به اين بخش همچنين مي تواند زمينه ي مناسبي را جهت توليد و بومي سازي فناوري در بخش نفت، گاز و پتروشيمي، گسترش خدمات فني، مهندسي، نرم افزاري و تخصصي و فعاليت هاي دانش محور در بخش هاي مختلف بالادستي و پايين دستي و در نهايت توسعه ي فناوري، کارآفريني و اشتغال فناورانه و تخصصي در استان ايجاد نمايد.
تاريخ جهاني نفت، نوشته دانيل برگين، ترجمه غلامحسين صالحيار، ص 242، انتشارات اطلاعات، 1374