منوی اصلی
ضرورت و مطالعه و پایش منظم محیط زیست ساحلی و دریایی پیرامون منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس
- نمایش از یکشنبه, 21 آبان 1402 20:10
- دسته: مقالات
- بازدید: 1472
دکتر احسان عابدی- استادیار و عضو هیأت علمی پژوهشگاه ملی اقیانوس
بدون شک با توجه به شرایط حاکم ناشی از توسعه ناپایدار، گرمایش زمین و تغییر اقلیم، مطالعه و پایش منظم محیط زیست ساحلی و دریایی پیرامون منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس از اهمیت ویژه ای برخوردار است.از مهمترین برنامه ها و اهداف وزارت نفت در خصوص مدیریت محیط زیست منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، برنامه بهبود محیط زیست دریایی و حفاظت از محیط زیست طبیعی است که هم اکنون تحت عنوان پروژه ای توسط نگارنده در حال انجام است. با توجه به اثرات غیر قابل انکار توسعه صنایع عظیم گاز پارس جنوبی و مجتمع های پتروشیمی بر محیط زیست منطقه، لزوم بررسی تغییرات شکل گرفته و چگونگی کاهش اثرات و مطالعه و پایش منظم محیط زیست ساحلی و دریایی پیرامون منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بسیار ضرورت دارد.با توجه به پاسخگویی سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بعنوان نماینده وزارت نفت در منطقه به جوامع محلی و ذی نفعان (در راستای مسئولیت های اجتماعی سازمان) و سازمان های نظارتی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست کشور، انجام همه ساله دوره های پایش که به طور عمده شامل موارد ذیل است، تغییرات مثبتی در محیط زیست ساحلی و دریایی منطقه رقم خواهد زد.
پستانداران دریایی از مهم ترین گونه های دریایی بوده و در صدر زنجیره غذایی قرار دارند، لذا سلامت جمعیت آنان نشانه سلامت بوم سازگان دریا و دور بودن محیط زیست دریایی از چالش های حاد است.پستانداران دریایی خونگرم اند و همانند پستانداران خشکی با شش تنفس می کنند.اکثر گونه های پستاندار دریایی جابه جایی های فصلی دارند که فقط برخی از آن ها مهاجرت محسوب می شوند.نهنگ بلین دار، نهنگ اسپرم و برخی دیگر از نهنگ های دندان دار بزرگ و تعداد زیادی از راسته پینیپدها شامل فک ها و شیرهای دریایی و تعداد کمی از گونه های دیگر، مهاجرت می کنند.زیستگاه پستانداران دریایی ممکن است در آب های سطحی یا عمیق، مناطق قطبی یا گرمسیر، خورها یا سایر مناطق دریایی باشد.برخی گونه ها مانند نهنگ قاتل پراکندگی جهانی داشته و در تمامی اقیانوس ها و دریاهای هر دو نیم کره یافت می شوند.مهمترین عوامل چالش برانگیز و تهدید کننده حیات این گونه ها عبارتند از پیچیدگی شرایط توپوگرافی و اقیانوسی منطقه، آلودگی ها، شرایط آب و هوایی، شکارچیان، سموم طبیعی، اختلال در جهت یابی، به دنبال شکار تا ساحل آمدن و گیر افتادن، بیماری، تداخل در جهت یابی در آب های کم عمق، وابستگی گروهی و پیروی از رهبر گروه، صدمات ناشی از فعالیت های انسانی نظیر صید و صیادی است. اخیراً نگارنده به کمک همکاران برای اولین بار گونه دوگونگ(Dugng dugon) در آب های ایرانی خلیج فارس ثبت و گزارش نمودند.
ایران دارای 105 زیستگاه مهم است که بیش از 500 گونه پرنده در آن زیست می کنند.علاوه بر این، ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی خاص خود همه ساله میزبان گروه های بسیاری از پرندگان مهاجر است که از مناطق سردسیر شمالی به بوم سازگان های آبی ایران مهاجرت می کنند.با وجود فشارهای سنگین ناشی از رشد شهری و صنایع، همچنان پرندگان از عناصر عمده بوم سازگانی ایران به شمار رفته و دارای ارزش های زیبایی شناختی تفرجی، اقتصادی – اجتماعی و بسیاری از جنبه های دیگر هستند.خلیج نایبند یکی از مناطق مهم اقامت پرندگان کنار آبزی خلیج فارس می باشد، به طوری که زمستان گذرانی کاکایی ها در این منطقه بسیار چشمگیر است.در پارک ملی دریایی نایبند سه زیستگاه اصلی شامل زیستگاه خشکی، زیستگاه دریایی و زیستگاه بینابینی (ساحلی-باتلاقی) قابل تشخیص می باشد.خور بساتین دارای پوشش گیاهی حرا با بستری گلی می باشد و در هنگام جزر مناسب ترین مکان برای گونه های کنار آبزی به دلیل وجود مواد غذایی فراوان در این زیستگاه می باشد.وجود پشته های ماسه ای روبروی دهانه خور بساتین در هنگام مد مکانی مناسب برای استراحت انواع پرندگان بوده و در هنگام جزر گستره ای مناسب جهت تغذیه انواع پرندگان کنار آبزی است.این زیستگاه دارای بالاترین مطلوبیت برای انواع پرندگان آبزی و کنار آبزی در پارک استو بخش اعظم پرندگان مهمی مانند پلیکان پا خاکستری، کفچه نوک، انواع حواصیل و صدف خور رویت می شوند.سواحل جنوبی پارک که غالبا ماسه ای و در بین صخره ها محصور شده اند جهت استراحت پرندگان آبزی مورد استفاده قرار می گیرند و برای پرندگان کنار آبزی کاربرد تغذیه ای ناچیزی دارند.خور بیدخون با خور بساتین از لحاظ وجود درختان حرا و بستر گلی دارای شباهت است اما از تراکم حضور پرندگان کمتری نسبت به خور بساتین برخوردار است که احتمالا علت آن نزدیکی این زیستگاه به پالایشگاه های گاز منطقه پارس جنوبی و مجاورت با ساخت و سازهای شدید در نزدیکی این زیستگاه می باشد.هر چند که ایستگاه اراضی اطراف اتوبان ها دستخوش تغییرات بسیار وسیعی شده و از محدوده پارک نیز جدا شده است اما بواسطه نوع بستر گلی و آب های گوگردی موجود در آن و پوشش گیاهی پراکنده گیاه گز هنوز دارای مطلوبیت مناسبی برای برخی پرندگان می باشد، به طوریکه توسط پرندگانی مانند فلامینگو، حواصیل هندی، آبچلیک پاسرخ، تلیله نوک پهن و چوب پاها بصورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرد.
خلیج فارس به علت عمق کم، تبخیر زیاد و بارندگی کم، همچنین محدود بودن ورودی آب شیرین به آن، شوری بیشتری نسبت به سایر قسمت های آب اقیانوس هند دارد. در این منطقه آبسنگ های مرجانی برای دوره طولانی دمای آب(بیش از30°C) را در زمستان تحمل می کنند.افزایش درما در برخی مناطق مرجانی خلیج فارس همانند خلیج نایبند به 34°Cمی رسد.میزان شوری از 35% (از آب های ورودی خلیج عمانتا تنگه هرمز) تا بیش از 40% (آب های خروجی) متغیر است، اما حداکثر شوری در مناطق همچون لاگون ها و خلیج های کم عمق مشاهده می شود.بوم سازگان های مرجانی خلیج فارس در شرایط نامساعدی از نظر میزان شوری، دمای آب و جزر و مد شدید قرار دارند.با بالا و پایین شدن شوری و زیاد شدن دمای آب سطحی دریا، شرایط برای رشد و گسترش مرجان پایین تر از حد مطلوب است.این امر منجر شده امروزه بوم سازگان های مرجانی خلیج فارس مورد توجه محققین قرار گیرند.
گیاهان مانگرو به مجموعه درختان و درختچه هایی گفته می شود که در ناحیه جزر و مدی، در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری جهان و در بین عرض جغرافیایی 30 درجه شمالی و 30 درجه جنوبی، پراکنش دارند.جنگل های مانگرو نسبت به جنگل های بارانی دارای ساختار ساده تری هستند.آن ها فاقد پوشش بوته ای زیر درختان اصلی بوده و به طور معمول دارای غنای گونه ای کمتری نسبت به سایر جنگل ها در مناطق گرمسیری می باشند. مانگروها به طور گسترده در خاک های رسی و بسترهای گلی رشد می کنند.هر چند ممکن است در مناطقی که دارای رسوبات ماسه ایی و یا ترکیب ماسه-گل است، نیز دیده شوند.حدود 70 گونه از گیاهان مانگرو شناسایی شده است که در 124 کشور جهان پراکنش دارند.سطح زیر پوشش جنگل های مانگرو در جهان حدود 137760 کیلومتر مربع است که آسیا، آفریقا و آمریکای مرکزی به ترتیب دارای بیش ترین سطح پوشش مانگروها می باشند.بیش ترین تنوع زیستی مانگروها مربوط به منطقه هند – آرام غربی می باشد.حدود 48% از پوشش کل جنگل های مانگرو مربوط به پنج کشور(اندونزی، استرالیا، برزیل، نیجریه و مکزیک) است.با این وجود سالانه حدود 2درصد از سطح پوشش جنگل های مانگرو جهان از بین می رود.گونه حرا Avicennia marina گیاهی مقاوم به شوری است و در حاشیه جزر و مدی سواحل مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری حضور دارند.در میان زیر سیستم های طبیعی واقع در سواحل، رویشگاه های حرا با دارا بودن ارزش های ذاتی در سطوح مختلف بوم سازگانی و اجزاء، فراهم کننده طیف وسیعی از خدمات هستند.تخریب و از بین رفتن این رویشگاه های منحصر بفرد در طول سه دهه گذشته در سراسر دنیا شدت یافته است، چنانچه تا کنون بیش از 50درصد آن ها دچار تخریب و افت کیفیت شده اند و این روند همچنان ادامه دارد.نتیجه مستقیم این تخریب ها، از بین رفتن طیف گسترده ایی از خدمات بوم سازگان و ناپایداری جوامع انسانی است.این امر ارائه راهکارهای مدیریتی و برنامه ریزی موثر را برای حفاظت و یا احیاء بوم سازگان های حرا نشان می دهد که به یکی از مهمترین اهداف تصمیم سازان و مدیران منابع طبیعی تبدیل شده است.یکی از راه های دستیابی به چنین اهدافی، بررسی تغییرات مرز رویشگاه های حرا طی زمان است که می تواند به عنوان یکی از بهترین شاخص ها در بررسی پاسخگویی جنگل های حرا نسبت به تغییرات ریخت شناسی و پویایی رسوبی سواحل و نیز بررسی میزان آسیب پذیری این بوم سازگان ها نسبت به وقوع تنش های اقلیمی استفاده شود.عوامل متعددی همچون تغییر کاربری اراضی، تردد شناورهای سنتی صیادی و تجاری، آلودگی های نفتی، حضور گونه های بیگانه، برداشت چوب، تهیه ذغال، تکثیر و پرورش میگو و صدف و برداشت علوفه یا سرشاخه خواری توسط گیاهخواران نمونه هایی از تهدیداتی است که جنگل های حرا در گستره جهانی با آن روبرو هستند.به همین منظور حفاظت بیرونی با هدف استقرار این گونه در محلی جدید می تواند به حفظ توسعه این گونه کمک کند.بررسی های مرتبط با احیاء زیستی رویشگاه های حرا مبحث جدیدی است و حدود دو دهه قدمت دارد.در این زمینه بهترین استراتژی بازسازی طبیعی بوم سازگان است.در مورد شرایط وقوع بازسازی طبیعی گزارش شده است که بوم سازگان جنگل های حرا در نقاط مختلف جهان می توانند توالی ثانویه موفقیت آمیز را در طول دوره 15 تا 30 سال پس از رخداد تخریب طی کنند.برای بازسازی طبیعی بایستی خصوصیات آب شناختی جزر و مدی منطقه نرمال بوده و مختل نشده باشد و همچنین تولید بذر در منطقه با ورود دانه های آب آورده یا دانه های از درختان رویشگاه مجاور وجود داشته باشد.
علف های دریایی و جلبک های دریایی از نظر ظاهری شبیه به هم هستند، اما بسیار متفاوت اند.علف های دریایی گیاهان دریایی گلداری هستند که در بوم سازگان دریایی و دهانه رودخانه ها رشد می کنند و متعلق به گروهی از گیاهان به نام تک لپه ای ها هستند.جلبک ها گیاهانی بدون گل در چرخه زندگی هستند.جلبک دریایی در برخی از خصوصیات با علف های دریایی متفاوت هستند.جلبک های دریایی در کف دریا دارای اندامی جهت چسبیدن اند و مواد مغذی را با انتشار به بدن خود منتقل می کنند، در حالی که علف های دریایی دارای سیستم اوندی، ریزوم، ریشه، برگ و سیستم انتقال داخلی می باشند و گل و دانه تولید می کنند.علف های دریایی متعلق به سه خانواده گیاهان تک لپه ای هستند، که علف های دریایی نامیده می شوند.این سه خانواده معمولا علف زارهای زیرآبی وسیعی را تشکیل می دهند که شبیه مزارع علف های خشکی می باشند.تقریبا 50 گونه علف دریایی در 12 جنس وجود دارند که از این میان هفت جنس گرمسیری و پنج جنس کم و بیش محدود به آب های معتدل هستند.علف های دریایی و جلبک های دریایی گروه های مهمی از تولید کنندگان در بوم سازگان های دریایی در سراسر جهان هستند.این ارگانیسم ها تولید کنندگان اولیه حیاتی در محیط های دریایی هستند و پیوندهای زنده بین دنیای معدنی و آلی را تشکیل می دهند و از فتوسنتز برای تبدیل CO2 و مواد مغذی به زیست توده زنده استفاده می کنند.