آیا میدان گازی آرش، آرش باقی خواهد ماند؟

 

رضا مقاتلی-کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای خاورمیانه

میدانی با تخمین 20 تریلیون فوت مکعب ذخیره ی درجای گاز و برآورد ذخیره نفت درجای قریب به 310 میلیون بشکه، این ایام به یکی از چالش های دو کشور ایران و کویت در حوزه انرژی بدل شده است؛ سخن از میدان گازی آرش در شمال خلیج فارس و در یکی از پیچیده ترین جغرافیای سیاسی دریایی جهان واقع در میان دو کشور همسایه در خلیج فارس است. اختلاف بر سر این میدان گازی یکی از ده ها مورد اختلافی مرزی است که میراثهای اختلافی به جای مانده از دوران تسلط بریتانیا در قرن های 19 و 20 میلادی در خلیج فارس و بنیانگذاری کشورهایی است که باعث ترسیم مرزهایی با چالش های فراوان در این جغرافیای پر چالش شده است.

این میدان بارها به مکان و محلی برای ایجاد اختلاف میان ایران و کویت بدل شده است اما این بار کویت رسماً از عدم سهیم بودن ایران در این میدان گازی سخن به میان آورده است و در این راه عربستان سعودی را نیز با خود همراه کرده است. هم پیمان شدن کویت با عربستان در رابطه با این میدان عظیم گازی که بخش عمده ی آن مربوط به قطع روابط هفت ساله ی ایران و سعودی هاست در حقیقت تلاشی برای افزایش قدرت دیپلماتیک کویتی ها برای تثبیت ادعای عدم سهیم بودن ایران در این میدان است.

به لحاظ فنی و با در نظر گرفتن میزان محاسبه پهنه سواحل دریایی در مقاطع مختلف زمانی از 3، 6 تا 12 مایل و نیز در نظر گرفتن جزیره‌های خارگ ایران و «فیکله» کویت و همچنین وجود منطقه مشترک بی طرف میان کویت و عربستان سعودی، تفاهم بر سر میدان آرش را دچار پیچیدگی‌های گستردهای کرده است. به عبارتی به گفته برخی کارشناسان همانگونه که در ابتدای این یادداشت نیز مورد اشاره قرار گرفت، محل واقع شدن این میدان پیچیده‌ترین جغرافیای سیاسی در کل دریاهای جهان را داراست.

البته یادآوری و ذکر این نکته همان گونه که مورد اشاره قرار گرفت لازم است که کویت بخصوص در سال های اخیر و پس از اعلام نتایج لرزه نگاری توسط شرکت شل با ترسیم خط مرزی جدید مدعی قرارگیری کل ساختمان این میدان در بخش عربی و مورد ادعای آنان شده است اما در دوران ریاست جمهوری خاتمی در دوران اصلاحات که در حقیقت اوج گیری فعالیت های نفتی و گازی ایران و توسعه ی میدان های انرژی در ایران را شاهد بوده ایم همین کشور کویت نیز در سهیم بودن ایران در این میدان اذعان داشته است و با سفرهای مداوم مقامات خود به ایران خواستار گفتگو در این رابطه و حل این اختلاف شده اند. بر اساس برآوردها و تخمین های صورت گرفته حدود 40 % از این میدان سهم ایران است و پاسخ های مدام و پیگیری های مستمر کویتی ها در خصوص اقدامات و مواضع ایران در خصوص این میدان گازی خود می تواند گواهی مشخص بر اذعان کویتی ها در خصوص سهیم بودن ایران در این میدان گازی باشد.

شاید عدم پیگیری مناسب یا جدی نگرفتن وضعیت تسهیم این میدان مشترک نفتی توسط ایران در سال های اخیر از دلایل ادعاهای جدید کویت باشد اما هر چه هست بهره برداری از این میدان مشترک اینک به سهولت آنچه تا پیش از این تصور میشد نخواهد بود و دلیل اصلی آن نیز همانگونه که ذکر شد شاید غافل ماندن ایران از تعیین تکلیف این میدان در نزدیک به دو دهه اخیر می تواند باشد.

نکته ی مهم اختلافی موجود در این میان شاید آن باشد که اختلاف اصلی در این میدان میان ایران و کویت است و وارد شدن عربستان سعودی به این موضوع تنها مربوط به کویت و عربستان سعودی است و در حقیقت سعودی ها بصورت انفرادی طرف دعوی ایران در این قضیه نخواهند بود و البته با توجه به تحولات مثبت در رخدادهایی که اخیراً در روابط میان ایران و سعودیه به وقوع پیوسته و از سر گیری مجدد روابط دو کشور پس از 7 سال مخاصمه بعید به نظر می رسد عربستان سعودی نقشی محوری و آشکار در این منازعه بر عهده بگیرد. آنچه اینک ضروری به نظر می رسد نیاز به آغاز فعالیت های هدفمند و البته دیپلماتیک از سوی ایران جهت رفع این چالش با بکارگیری ابزارهای مختلف دیپلماتیک و ظرفیت های بین المللی موجود در این وادی است و واگذاری صرف این موضوع جهت حل و فصل آن توسط وزارت نفت می تواند خطایی راهبردی و غیر قابل جبران باشد و باید امیدوار بود با پیگیری های هدفمند بتوان نام آرش را برای این میدان عظیم و استراتژیک گازی محفوظ باقی گذاشت تا کشورمان از این ظرفیت عظیم بی بهره نماند و بتواند از منافع آن در سال های پیش رو منتفع شود.